نتایج جستجو برای عبارت :

من مهربان ندارم. نامهربانِ من کو؟*

گاهی آن‌قدر اسمت را توی ذهنم با ریتم‌های مختلف می‌خوانم که لیریکسِ آهنگ‌ها را هم از یاد می‌برم و جای کلماتشان اسمِ تو را می‌گذارم. از دست خودم خسته می‌شوم، انگار خراب شده باشم که هیچ‌وقت درست نمی‌شوم. یادم نمی‌آید چرا دوستت دارم. فقط اجازه‌ی خراب کردنِ همه فرصت‌ها پشتِ نام تو را تمدید می‌کنم. یادم نمی‌آید که در تو، برای خودم چیزی جز میلِ ویران‌گرِ تحقیر پیدا کرده باشم ؛ از بس که تلاش کرده‌ام نامهربانی‌هات را جلوی چشمم بیاورم تا لا
شدیدا دوستش دارم ولی جرأت ندارم... فقط گریه ست آثارم ولی جرأت ندارم...
 
 سکوتی لعنتی بین من و او...دهد هر باره آزارم ولی جرأت ندارم...
 
 دلم فرمان دهد: تو صحبتی کن!بله! دل کرده اجبارم ولی جرأت ندارم...
 
 بگوای دل بگو که دوستش دا...همین دل کرده احضارم ولی جرأت ندارم...
 
 دگر کارم به سمتی رفته کـِ ـمْروزدگر سر، داده اخطارم ولی جرأت ندارم...
 
 خدایا سختتر از بی کسی چیست؟!سکوتم... قلب اِدبارم... ولی جرأت ندارم...
 
دو جمله از سخنهایم بداند،شود مجموع اشعار
دیشب جلوی خانه تصادف کوچکی داشتم. دستپاچه شده بودم. ماشین را کج پارک کردم و پریشان و آشفته به خانه آمدم و از مامان خواستم برود و ببیند اتفاق خاصی هم افتاده است یا نه؟ اضطراب هم داشتم. مامان آمد؛ گفت اتفاقی نیفتاده و نگران نباشم. من هنوز ناراحت بودم. فکر می کردم مامان به خاطر من چیزی نمی گوید. به اتاق رفتم. مامان بعد از لحظاتی آمد دنبالم و خواست که بروم کنارش بنشینم. برایم چای سبز دم کرده بود و مداوم از همه چیز با من حرف می زد تا من بهتر شوم. تا ساع
میشناسم
ساقی را 
عاشق است 
از این رو 
مرزی ندارم ...
 
عشق به این دنیا بده کارم 
با اینکه
از کسی
قرضی ندارم ...
 
به کفر من شک نکن 
خمره ایمان من محکم و مستحکم است
لرزی ندارم
 
 
دلبر من دائمن بر در دل حاضر است 
هر چه که گفتید 
بگویید
 
من
با شما
عرضی ندارم ... 
 
 
 
 
 
Care Bears Movie II: A New Generation 1988,WEB-DL,خرس های مهربان,خرس های مهربان 2,دانلود Care Bears Movie II 1988,دانلود انیمیشن خرس های مهربان Care Bears Movie II: A New Generation 1988,دانلود انیمیشن خرس های مهربون قسمت 2,دانلود خرسهای مهربون,دانلود زیرنویس فارسی Care Bears Movie II: A New Generation 1988,دانلود مستقیم انیمیشن Care Bears Movie II,زبان اصلی,قسمت دوم انیمیشن خرس های مهربان,کارتون خرس های مهربان,کارتون قدیمی,ماجراجویی,
ادامه مطلب
یک  از مهم ترین لازمه تحقق رویاها و پیوستن به آرزوهایمان این است  که پول در جیبمان داشته باشیم و برای داشتن ثروت بی‌حدوحصر، باید بدانیم که چگونه می‌توانیم راه های مهربان بودن با پول را دریابیم و چطور درآمدمان را خرج کنیم و همچنین مهارت‌های لازم برای انجام شغل را داشته باشیم.
 
در این مقاله نکاتی را مطرح می‌کنیم که نشان می‌دهد چطور با پول مهربان باشیم.لازمه تعبیر رویاها و به حقیقت پیوستن آرزوها این است که پول در جیبمان داشته باشیم و برای
بگو چرا بنویسم به دفتری که ندارمهنوز هم غزل از حال بهتری که، ندارم غم آنچنان نفسم را گرفته‌است که اینکامید بسته‌ام اما، به ساغری که ندارم دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندمهزار نامه به پای کبوتری که، ندارم؟ به رغم آن که نبودی، همیشه پایِ تو ماندمکه سخت مؤمنم اما، به باوری که ندارم اگرچه بافتنی نیست راه ِتا تو رسیدنبه جز خیال، ولی کار ِدیگری که ندارم شبیه ابر بهاری، دلم عجیب گرفتهکجاست شانه ی امن ِبرادری که ندارم؟ #سجاد_رشیدی_پور
کلمات اکسیر عجیبی هستند. حروف و ضرب و وزن آن ها. انگار که از عالمی ماوراء این دنیا می آیند. جایی دیدم که ابن عربی هم نظری چنین دارد و رساله ای نوشته است در خصوص مکنونات حروف. که از عالمی مافوق ادراکات بشر می جوشند. القصّه،‌ این روزها شده است از خواب که بر می خیزم ناخودآگاه بیت شعری بر زبان دارم. در ضمیر ناخودآگاه. مثلا دیروز بی هیچ مناسبتی ظاهرا، برای نماز صبح که برخواستم این بیت بسیار زیبای حافظ بر زبانم بود که "فغان که آن مهِ نامهربانِ مهرگسل/
BluRay,The Care Bears Movie 1985,WEB-DL,خرس های مهربان,دانلود The Care Bears Movie 1985 720p,دانلود انیمیشن The Care Bears Movie 1985,دانلود انیمیشن The Care Bears با کیفیت 1080p,دانلود انیمیشن خرس های مهربان The Care Bears Movie 1985,دانلود خرسهای مهربون,دانلود زیرنویس فارسی,دانلود کارتون خرس های مهربان,دانلود مستقیم انیمیشن The Care Bears Movie 1985,
ادامه مطلب
چند شب پیش فاطمه زنگ زد.
فاطمه همیشه بی اغراق برای من فرشته ی نجات بوده است، چه آن موقع ها که مدرسه میرفتیم و هرروز بعد از برگشتن از مدرسه بهم زنگ میزدیم و تک تک اتفاق های زندگیمان را برای هم تعریف میکردیم، چه زمانی که از هم دور شدیم و هیچ چیز از دوستیمان کم نشد.
فاطمه همیشه برای من اولین گزینه ست، برای حرف زدن، چون گوش است... میشنود... دل میسوزاند.. راهنمایی میکند و درنهایت یادآوری میکند که تو خیلی بهتر از چیزی که فکر میکنی هستی و لایق بهترین ها...
دوست ندارم آمدنت را مرور کنم، سخت است برایم بازگو کردن عبورت از تدبیر و حتی امید، مهم تر از دیروزی که گذشت و فردایی که معلوم نیست با چه شکلی بیاید الانِ من است.
 
 
تو مرزها را شکافتی و در دل دنیا خودت را جا دادی. وارد کشورم شدی، رسیدی به شهرم، الانِ من را تحت تاثیر قرار دادی، غمگینم کردی. به خودت نبال برای درگیر کردنمان، بال و پَری که هم نوعانم به تو دادند بزرگت کرد، بال و پَری به نام بی توجهی، بی دقتی و شوخی گرفتن های احمقانه.
 
 
کرونای نامهرب
خیلی وقتها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت « برای رضای خدا» اما اگه 
از همون آدم ضربه ای بخوریم اول چیزی که  بذهنمون می رسه اینه :
«بشکن این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هرکس خوبی کردم 
بدی دیدم».
 
دوستان مهربان بودن عالیه اما عالیتر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم.
 
و دریافت کننده ی  محبتمون را مدیون ندونیم.
چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم.
 
اینکه اخلاقا، جواب محبت ،محبته درسته. 
اما ما با طر
به نام خداوند بخشنده مهربان 
سلااااااااااااااام دوستانِ عزیز
گفتم یوقت بدنباشه وبلاگ ندارم
واااااااااااااای چه لذتی داره واسه اولین بار وبلاگ داشتن
ندید پدید هم خودتونین
کلا اینجا رو درست کردم واسه اینکه... 
هر چیزی رو خوشم بیاد تو وبلاگ ام قرار بدم
 
حال همتوووونم خووووب
نیم ست گردنبند و گوشواره فرشته مهربان

درخشش طلایی تنها با 39 تومان ست گردنبند➕گوشواره فرشته مهربان فلز لعاب آب طلاپرداخت درب منزلخریدآسانبرای ثبت سفارش و یا کسب اطلاعات بیشتر کد 1143048 را به سامانه  100081 پیامک کنیدلینک خرید
http://dysh.ir/bwvm0

ادامه مطلب
امروز مهربان باشمهربان که باشیسعادت و خوشبختی از سمت قلب تو طلوع خواهد کردو روز ، مگر چیست؟جز لبخند مهربانت...! 
مهرزمان آروزی لبخند همیشگی برای شما داره ما هر روز به عزیزی که سفارش مهرفوری میده یا هرمهری حالا مهرلیزری باشه مهرژلاتینی باشه سعی میکنیم با دل خوش و خوشحالی مشرف بشن و این خیلی زیباست برای ما
گاهی فکر می‌کنیم باید برای مهربان بودن کارهای خارق العاده و یا بزرگی انجام دهیم و یا اینکه دیگران باید کارهای خیلی مهمی برای ما انجام دهند تا معنای مهربانی داشته باشد! این دیدگاه خیلی خیلی آسیب زننده است و اثرات خوبی ندارد.
به هم مهربان باشیم، هیچ کس از آخرین خداحافظی باخبر نیست…
مهر و مهربانی ساده است خیلی ساده.
یک لبخند ساده، یک سلام پرانرژی، یک پیام و احوال پرسی ساده حتی در تلگرام، بوسیدن روی ماه پدر و مادری رنج دیده، کلامی دلگرم کننده،
دانلود آهنگ حجت اشرف زاده مهربان منی
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * مهربان منی * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , حجت اشرف زاده باشید.
دانلود آهنگ حجت اشرف زاده به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Hojat Ashrafzadeh called Mehrabane Mani With online playback , text and the best quality in mediac
متن آهنگ مهربان منی حجت اشرف زاده
جادوی دلفریب بالا بلندم زیبای بی نظیر خوشگل پسندمشاهکار دلنشین شیرین زبانم نازت نشسته بر دل دردانه ج
کتاب پرستوی مهربان نویسنده: سیده معصومه موسوی انتشارت: موسسه بنیاد فرهنگی مهدی موعود(ع)
کتاب پرستوی مهربان : بیان فلسفه غیبت امام زمان با مثالی شیرین
 
کتاب پرستوی مهرباننویسنده: سیده معصومه موسویانتشارت: موسسه بنیاد فرهنگی مهدی موعود(ع)
معرفی:
شاید چندین بار از جانب کودکانمان با این سوال مواجه شده باشیم که چرا امام زمان بین ما نیست؟ و شاید خیلی از ما درمانده ایم در دادن پاسخ در فهم کودکمان.نویسنده این کتاب در قالب یک داستان کودکانه با شخصی
دلت ویلا می خواهد کنار دریا می خواهد، دلت ماشین شاسی بلند می خواهد، سفر خارج، انگشتری با جواهر چند قیراطی می خواهد، دلت دانشگاه فلان، کار آن چنان، خانه بهمان می خواهد، دلت می خواهد وقتی از مدرسه به خانه رسیده ای مامان خانمت غذای مورد علاقه ات را پخته باشد، دلت کوله گلگلی می خواهد، یا بند کفشی می خواهد که بتوانی با رنگ روسری یا دکمه لباست ست کنی، دلت خوابی شیرین می خواهد، دلت کمی آرامش، یا تا همیشه سلامتی می خواهد، اصلا دلت چیزهای خیلی خیل
شب عجیبی بود ...سرم داد نزد اما با ولومی بلندتر از حالت عادی حرف زد ...ترسیدم !توی خودم رفتم ...بعد ساعتی بغض کردم ...هر چه حرف می زد نمی توانستم راحت جوابش را بدهم‌...برای او همه چیز عادی بود و من تلنگر خورده ای گیج بودم که نمی دانستم چرا انقدر ترسیدم‌...ترسیدم....ترسیدم از این که روزی بخواهد محبتش را از من دریغ کند ...ترسیدم از وابستگی خودم ...ترسیدم از این حجم نیازی که به او دارم ...ترسیدم از زندگی ای که بی او ،به آنی فرو میپاشد ...مگر چقدر میتوان یک نفر
مرد ثروتمندی بود که با وجود مال فراوان، بسیار نامهربان و خسیس بود. بر عکس، زنش بسیار مهربان و خوش قلب بود و همه او را دوست داشتند. زن با خود می اندیشید: « خداوند این مرد را به من داده است، حتی اگر به او علاقه نداشته باشم، باز باید به او مهر بورزم!» بنابراین با وی رفتار خوبی داشت.
ادامه مطلب
حقیقتاً دلم تنگ شده که وقتی بعد چند ماه غزل رو میبینم باهم دعوامون میشه که کی حرف بزنه :)))) رفیقم کجایی؟ دقیقا کجایی؟ 
+ فردا ناهار ندارم :| پس انگیزه ندارم و منتظر این باشید که بیام بگم نرفتم :))))))))
+ این هفته رو به معنای واقعی گند زدم! جنبه ندارم. همه یکصدا بگین خاک بر سرت :|
بسم الله الرحمن الرحیم
(1)
+ سلام، دکتر مهربان هستم، چطوری می تونم کمکتون کنم؟
- ببخشید علائم کرونا چیاس؟
+ بیشتر تنگی نفس، تب و سرفه
- ممنون خدافظ ( دور و برش هم یه صدای هر هر خنده ای بلند شد و قطع کرد)
+ من: |: همین؟ تموم شد؟ :)))

(2)
+ سلام، دکتر مهربان هستم، چطوری می تونم کمکتون کنم؟
- ببخشید من هر موقع وایتکس استفاده می کنم دچار تنگی نفس میشم
+ خب کمتر استفاده کنید
- باشه ممنونم. خدافظ
+ :|

(3)
+ سلام، دکتر مهربان هستم، چطوری می تونم کمکتون کنم؟
- ما یه مری
نه!
کاری به کار عشق ندارم! 
من هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم 
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیز و هر کسی را
که دوست‌تر بداری
حتی اگر که یک نخ سیگار
یا زهر مار باشد
از تو دریغ می‌کند...
پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مُردن
تا روزگار، دیگر
کاری به من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می‌گذارم...
تا روزگار بو نَبَرد...
گفتم که
کاری به کار عشق ندارم!
قیصر امین پور
نه!
کاری به کار عشق ندارم!
م
ن هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیز و هر کسی را
که دوست‌تر بداری
حتی اگر که یک نخ سیگار
یا زهر مار باشد
از تو دریغ می‌کند...
پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مُردن
تا روزگار، دیگر
کاری به من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می‌گذارم...
تا روزگار بو نَبَرد...
گفتم که
کاری به کار عشق ندارم!
قیصر امین پور
‌بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ.. به نام الله که مهربان و مهربان تر (و مهربان ترین) است.‌وَ الشَّمسِ وَ ضُحاها.. قسم به خورشید.. قسم به حسین (ع) هنگامی که به اوج درخششش رسید. وَ القَمَرِ إِذا تَلاها.. قسم به قمر.. به ابالفضل (ع) که پشتش درآمد. وَ النَّهارِ إِذا جَلاّها.. و روز عاشورا، که ذات همه را آشکار کرد. وَ اللَّیلِ إِذا یَغشاها.. و شام غریبان، تاریکی در غربت. وَ السَّماءِ وَ ما بَناها.. و آسمان و خدای آسمان. وَ الأَرضِ وَ ما طَحاها.. و زم
اضطراب کروناست یا بهم‌ریختگی هورمونی در زمان پریود یا هر دو نمی‌دانم؟ اما حالم خوش نیست. مرهمی نمی‌جویم، که می‌دانم صبر است که مرهم است و نه جز این. اما مدام با خودم تکرار می‌کنم: قرار است چه بلایی سرمان بیاید؟ نگران بابا و مامان و مادرجونم، نگران میم، نگران خودم و عین. تاب و تحملم کم شده. کاش کش نیاید، کاش چندسال بگذرد و همه باشیم...
کاش ...
من توان مصیبت دیدن ندارم. من پناهی ندارم، خدایی ندارم، مرهمی ندارم. من تنهایم و می‌ترسم.
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده و مهربان خداوند گل های رنگا و رنگخداوند پروانه های قشنگ خداوند ماه و خداوند آبآفرینندگارِ نور و آفتاب خداوند دریا و باد و بارانخداوند بخشنده ی مهربان خداوندی که از همه برتر استکه او اولین بوده و آخر است خدایا به ما مهربانی بدهدلی بزرگ و آسمانی بده دلی صاف باشد و زلال تر از آبدلی پر نور باشد و گرم چون آفتاب
 
 سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
((به نام خداوند مهربان))
 
((من و علی (ع) پدران این امت هستیم.))
این حدیث را
از پیام آور مهربانی ها (ص) ،
در کتابی خواندم...
 چیزی در قلبم تکان خورد؛
و مرا یاد تو انداخت!
تو هم مهربان پدر زمانه ی ما هستی...
مگر جز این است؟!
که تو صاحب این زمانه ای!  تو مهربان ترین پدری! 
----------------------------------------------------
----------------------------------------------------
 
 دریافتحجم: 3.92 مگابایتتوضیحات: ترانه زیبای صبح امید 

 
قضیه اینه دلم میخواد وا بدم. دلم میخواد همه‌ی رویاهامو خاک کنم و وا بدم از تصویرایی که تو ذهنم ساختم. شاید الان بیشترین چیزی که دلم میخواد اصن همینه. تسلیم شدن. نمیدونم چرا اون صدای درونم خفه نمیشه و میگه دووم بیار. میگه گوشتو به توران خانوم بده که میگفت غم بزرگو به کار بزرگ مبدل کرده. قلیم میسوزه، سرم درد میکنه، و انرژی ندارم دیگه من. همش یاد اون حرفت میفتم که میگفتی انرژی ندارم من. نازنین انرژی ندارم. حالا من مدت‌هاست انرژی ندارم و سینه خیز ا
دلم میخواهد با تمامِ وجود زندگی را نفس بکشم، دلم میخواهد با بند بند وجودم زندگی را به آغوش بگیرم،زندگی یک فرصت فوق العاده است که دلم میخواهد لحظه به لحظه اش را به زیبایی نقاشی کنم،خدای مهربان به من فرصت نفس کشیدن بخشیده است، خدای مهربان و با عظمتم به من فرصت بودن داده است، دلم میخواهد زیبا زندگی کنم... با خیال آسوده و آرام :) 
سامانه بیان یا همین بلاگ دات آی آر خودمان سامانه ی خوبی است و مثل خیلی از بلاگر های داخلی که درجا زده اند و دلخوش به کاربران زیادشان کرده اند نیست. هنوز دلم می خواهد بیشتر وبلاگ بنویسم دغدغه هایم را بدون ترس از تمسخر بنویسم . 
سیاسی نوشتن هم انگیزه می خواهد هم حوصله من هم فعلا حوصله ندارم . دوست دارم به ادامه تحصیل فکر کنم دوست دارم زبانم را بهبود ببخشم دوست ندارم درجا بزنم . اما انگار تاهل و اشتغال و پدر بودن آن قدر بیست و چهار ساعته هستند که نم
من های زیادی در من زندگی میکنند!
منِ عجول همیشه همراهِ منِ غرغرو سعی میکنند پرچم را بالا نگه دارند اما کور خوانده اند! منِ مدیر در همه حال در حالِ رصد کردن و مچ گیری است!البته که منِ مدیر تنها نیست و یارغارش،منِ سرزنشگر در این امر خطیر همراهی اش میکند!
منِ مهربان همیشه در حال آماده باش برای مقابله با منِ بدجنس است!بعد از کمی فکرهایی از جنس سنگدلی سریعا با چوب جادویی پری قصه ها سر میرسد و رشته تمامِ فکرهای بدجنس را پنبه میکند.البته که منِ مهربان
تاوانِ تاوانِ تاوان
وقتی یه سری چیزارو میگم ، بدش میاد مامان ، اما حقیقتِ ...
 چقدر بی خود مثل دلقک باشم که فکر میکنه هیچی حالیم نیست
هیچ دغدغه ای ندارم
هیچ غصه ای ندارم
حتی یه هم صحبت تو خونه هم ندارم ... ... 
گاهی وقتا باید مُرد تا یکم به خودشون بیان... 
چشمِ من اروم ببار..‌
سلام
امروز تا ظهر سرکار بودم
عصر سردردم خیلی بدتر شد
با شمایی که نمیشناسم که تعارف ندارم راستش رو بخواید پول ندارم برم دکتر
و از طرفی هزینه های زیادی بهم اضافه شده
سخت شده
گاهی میترسم از این سردرد هام
پر از ابهام و علامت سواله زندگیم
کار هرشبم شده فکر و فکر و فکر
فکر کنم توی دایره لغات هم نمی گنجه حالم
حس میکنم محرم نزدیکه
خدایا من جز تو کسی رو ندارم..
آدمها هرچی تصمیم گرینده تر میشن و به جاهای بزرگ میرسن (با تلاش و کوشش خودشون)، خیلی متواضع تر میشن.
 
هر بار با vice president شرکت صحبت میکنم بیشتر خوشم میاد ازش.
 
آدم دوست داشتنی، فروتن، مهربان، باسواد، آسان گیر و خیلی خواستنی ای هست. 
 
برعکسشم صادقه.
 
اونایی که معمولا خیلی قپی میان یا مردم آزاری میکنن یا همش میگن وقت ندارم یا دروغ میگن، آدمایین که توی زندگیشون هیچی نبودن و به هیچی هم نرسیدن.
 
ازین ادمها فاصله بگیرین.
در برکه‌ی خاموش دلم‌ ماه ندارمجز ترک تو ای عشق دگر راه ندارم
انگار همه سوی دلم سنگ پراندَند...انگار دگر راهی به جز چاه ندارم
دیوانه مَخوانید منِ سَر به هوا را ...من توشه‌ای جز این سرِ گمراه ندارم
دیروز دلم خرمنی از عشق تو را داشت امروز به غیر از تَلی از کاه ندارم
هر کس به طریقی به دلم سنگ جفا زَددر سینه‌ی خود جز غم جانکاه ندارم
#آشتیانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برگرفته از @JanJiyarlr
تمامی پدر و مادرها دوست دارند که فرزندی
مهربان داشته باشند و ترجیح می دهند زمانی که از سر کار بر می گردند
فرزندشان در کنار آن ها باشد و با آن ها مهربانی کند. اما برخی از کودکان
در بیان احساساتشان موفق نیستند و آن را بیان نمی کنند. از علت های این
مشکل می توان به مشکلات عاطفی آن ها و کمبود عاطفه اشاره کرد. اگر فرزندتان
احساسات خود را بروز نمی دهد، باید ابتدا مشکل او را دریابید تا بتوانید
به شیوه ای صحیح به فرزند خود کمک کنید. اگر به فرزندتان عش
و آنکه دیرتر آمد: یک کتاب بشدت جذاب و گیرا درباره مرد مهربان غایب
 
و آنکه دیرتر آمد: الهه بهشتی
معرفی:
هر وقت کسی از ما بپرسه که یک کتاب زیبا و خوندنی معرفی کنیا، بگه من حوصله ی کتاب خوندن ندارم کتاب خوبی بده…ما این کتابو معرفی می کنیم تا حالاهزاران نفر کتاب «و آنکه دیرتر آمد» رو از ما گرفتن و آخرش گفتن:خییییلی جذاب بود!
بریده کتاب(۱):
احمد گفت تکان نخور. عقرب روی پایت است. گیج خواب اما فهمیدم پایم از شیار بیرون آمده و عقرب بزرگی روی آن راه می رو
جوان، امید به کلی از خلق منقطع کرده و مال و جاه رفته و قبول نمانده و دین به دست نیامده و دنیا رفته، به هزار نیستی و عجز در مسجدی خراب شد و روی برخاک نهاد و گفت: «خداوندا! تو میدانی و می‌بینی چگونه رانده شدم و هیچ کسم نمی‌پذیرد و هیچ دردی دیگر ندارم الا درد تو و هیچ پناهی ندارم الّا تو»
~ تذکرةالاولیا
سلام
من هستم
کم هستم
و کمی خسته م
ببخشید که دیگه حوصله بلاگ بازی ندارم، حوصله شلوغ کاری ندارم، حوصله کامنت بازی ندارم. حوصله هیچ کاری ندارم.
نق نمیزنم،
غر نمیزنم،
کاملا بی تفاوتم
و معنی ش این نیست که برام مهم نیستین ( البته بعضیا که از اولم مهم نبودن همچنان مهم نیستن )
فقط این که عوض شدم کمی
دوز خوشحالی م کم شده
دوز بی تفاوتی م بیشتر شده
یخ شدم
اینا اعترافات سنگینیه ها از کنارشون به راحتی نگذرین :))
im a monster
می دونم و بازم اهمیتی نمیدم آه ...
 من یک دخترم...
لوس پدر، عشق مامان و همبازی برادر.همیشه قبل از خواب، خیالبافی می کنم.همیشه هنگام خرید، بهانه ی عروسکی دیگر را می گیرم.هر شب، در آغوش پدرم می خوابم؛و صبح ها با بوسه ی مادرم از خواب بیدار می شوم.عاشق رنگ بنفش و صورتی ام.عاشق چشمان آبی و موهای خرمایی ام.عاشق خانه ای هزار طبقه کنار قصر سفیدبرفی ام.ولی با اینکه هیچ کدام از اینها را ندارم، خوشحالم.چون می دانم بهترین مخلوق خداوند هستم؛مهربان تر ازسفید برفی، زیباتر از سیندرلا،بازیگوش
سلام مهربان ترین
کاش بودی
کاش تو این روزهای سخت زندگی و جامعه بودید. . 
میومدیم دستی به سرمون میکشیدید آدم میشدیم.... 
اللهم انا نشکو الیک.... 
چرا نباید پیامبری داشته باشیم، مهربان ترین، من خیلی کم دارمت تو زندگیم
ایمانم لنگ میزنه
تا میام تصمیم بگیرم ادم شم شیطان از زمین و زمان میاد و جلو راهم سبز میشه
منم بی تقوا
خلاصه از شما که پنهون نیت بدجدر کم اوردیم
خودت کاری کن
خودت هدایت کن
میشه یه مدت از خدا بخواین به من آرامش بده لطفا! 
 
حوصله مراسمی ک قراره اول تا آخرش معذب باشم و باکلاس بازی دربیارم رو ندارم
حوصله راه رو ندارم
و حوصله تهران رو ندارم
ترجیحم این بود ک اون تایم رو با دوستام یا مهدی بگذرونم
اما عروسی؟ ن!
تجملات عروسیشون برام هیچ جذابیتی نداره و اصن از تصورش حالم بد میشه
+ این تفاوت مرد ها با زن هاس یا من بیش تر از اون وابسته شدم؟
چرا نبودنش بهمم میریزه اما اون انگار براش مهم نیس؟
به نام خداوند مهربان
 
((من و علی (ع) پدران این امت هستیم.))
این حدیث را
از پیام آور مهربانی ها (ص) ،
در کتابی خواندم...
 چیزی در قلبم تکان خورد؛
و مرا یاد تو انداخت!
تو هم مهربان پدر زمانه ی ما هستی...
مگر جز این است؟!
که تو صاحب این زمانه ای! تو مهربان ترین پدری! 
دریافت فایلحجم: 3.92 مگابایتتوضیحات: ترانه ی زیبای صبح امید

 
یک اثر اقتباسی خوب به کارگردانی استیون اسپیلبرگ.
غول بزرگ بسیار بسیار مهربان را ببینید اگر دنیاهای خیالی و فانتزی را دوست دارید.
چهره ی غول بزرگ مهربان یک چیزی دارد؛ یک چیزی که نمی توانم توصیفش کنم؛ شاید هاله ای از مهربانی دور چهره اش را فرا گرفته؛ نمی دانم ولی برای دیدن حالات چهره اش هم که شده ببینیدش اگر تا به حال تماشایش نکرده اید!
+ فیلم، داستان دخترکی است یتیم به نام سوفی که با تنها غول بزرگی که مهربان است، آشنا می شود...
+ از نثر خودمانیما
عاشقم نباش،اما بهم اعتماد کن...اعتماد از همه چی بالاتره... بالاتره از همه چی...اعتماد، مقدمه‌ی دوستیه...اعتماد، آرامشِ خاطره...اعتماد، یعنی قلب آروم...شاید دردم اینه که اعتماد ندارم...
به بشر که اعتماد ندارم هیچ،
به خالق بشر هم اعتماد ندارم... به خدا اعتماد ندارم...
چرا؟ چون حتی نمی‌دونم خدایی که می‌پرستم، همون خداییه که باید بپرستم؟ خدای من، کیه؟ اصن خدا، با من خوبه؟ یا می‌خواد چیزیو تلافی کنه؟ من از کجا باید بشناسمش؟ اصن خدا خیلی خوبه، قبول، و
قرار بود دیگه منفی نویسی نکنم اما نمیتونم...خیلی احساس بدبختی میکنم خیلی...
احساس میکنم سربار خانواده م و این احساس هم درسته....هیچ چیز برای افتخار کردن ندارم جز بغضی که بعد مدت ها شکسته و یکم اروم ترم میکنه.
اونقدری احساس بدبختی میکنم که الان اگر فرشته مرگ بیاد سراغم با سر میپرم بغلش و میگم تمومش کن لعنتی... تمومش کن...
احساس خواری میکنم .احساس ذلت... نمیتونم توضیح بدم چون واژه ای ندارم...
خدایا لطفا اگر واقعا همه چی درست میشه فردا بیدارم کن...اگر ال
 
مامان من همیشه میگفتند :
آدم ها چی از دشمنی بدست آوردن که با دوستی نمیتونن بدست بیارن؟!
موافقین ؟!
     

+
با هم مهربان باشیم و رو به دوربینِ نگاه خداوند ، همگی  لبخند بزنیم و بگیم سیب :)

+
  
بعدا نوشت :
۱۳ نوامبر روز جهانی مهربانی بود .
من دیروز از خودم تعریف نباشه با وجودی که نمیدونستم روز مهربونی است 
خدا رو شکر از اول صبحش تا آخر شب مهربان بودم :)
این گوسفند نژاد مهربان را می توان به عنوان یکی از بهترین گوسفندانی دانست که نژادی ایرانی دارند. این گوسفندها به این دلیل نژادی خوبی معرفی می شوند که ویژگی ها و خصوصیت های منحصر به فردی دارند و برای پرورش به عنوان گوسفند گوشتی می تواند بهترین انتخاب باشد. این نژاد از گوسفند را می توان پرجمعیت ترین نژاد گوسفند ایرانی دانست.
گوسفند مهربان
گوسفند نژاد مهربان به دلیل آن که ویژگی های خاصی دارد می تواند برای پرورش و همین طور برای فروش گوشت یکی از ب
غمگین م،مضطرب م،نگران م،گیج م،خسته م،امیدوارم،سرگردان م،میلی به حرف زدن ندارم،میلی به نوشتن ندارم،میلی به خواندن ندارم،شب را روز می کنم و روز را شب،انتظاری از هیچ کس ندارم،از همه کس توقع دارم،از خودم انتظار ندارم،از خودم متوقع هستم،از خودم راضی  نیستم....چند ماه...نه چند سال...آخرین کتابی که خواندم کیمیا گر بود و ادامه ندادمش....چرا؟....دست های م قهر کرده با بوی کتاب....هر کتابی را که شروع می کنم فقط چند صفحه می خوانم و بعد می گذارم کنار....می ترس
متن و ترجمه آهنگ Senden Başka Kimsem Yok از Sibel Can
Gönül viran bir kuytu
قلب یک جای ویران
Hayat zalim bir suçlu
زندگی ظالم گناه کار
Sen geldin cennet oldu dünyam
تو آمدی و دنیام بهشت شد
 
Hiçbir aşkı duymuyorum
هیچ عشقی رو نمی شنوم (نمی فهمم)
Kalbim kırık başka aşka
قلبم برای (به خاطر) یه عشق دیگه شکسته
Bir canım var al diyorum
یک جان دارم ، میگم اونم بگیر
Feda olsun senin uğruna
فدا بشه در راه تو
 
Kaç günüm var bilmiyorum
چند روز (چقدر عمر می کنم) دارم ، نمی دونم
Ömrüm feda senin sevdana
عمرم فدا برای عشق تو
 
Senden başka kimsem yok
غیر از تو کسی رو ندار
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِای تغییر دهنده دلها و دیده‏ ها * ای مدبر شب و روز * ای گرداننده سال و حالت ها * بگردان حال ما را به نیکوترین حال از خداوند برای همه عزیزانم آرزو می کنم. پروردگارا! مهربان ترین مهربانان آنگونه که زمین و زمان از نخوت زمستان، به تنگ آمده اند، در هیاهوی بهار اند. به دلهای پاک، طراوت و
برکت رسدهمیشه دستان مهربان را/بخشیده برفقیران اوگنج بیکران را/امدادکن سراسربهریتیم هردم/این خصلت محبت بخشیده مومنان را/اجرزیاددارد احسان و بخشش ما/باید زخویش دیدن هرلحظه دیگران را/باغ بهشت گشته منزل زاهل ایمان/دربین خلق جاری کن گنج گفتمان را/آل نبی همیشه جود وسخا گرفتند/روح ولایت حق بخشیده شیعیان را/مهدی عنایت اوبرمحسنین رسیده/مملوزهر عدالت پرمیکندجهان را/
«مثل مادر مهربان»
پدیدآور: طیبه شامانی؛ ناشر سوره مهر؛ تعداد صفحات ۳۲کتاب مثل مادر مهربان اثر طیبه شامانی،  مجموعه‌ای از اشعار ویژه کودکان است که برای گروه سنی (ب) تهیه شده و ویژگی‌های یک اثر جذاب و خواندنی برای کودکان را دارد. شاعر توانمند و خوش ذوق توانسته در این اثر، اشعاری آموزنده را که در آنها موارد آموزشی به صورت غیرمستقیم مطرح شده، برای کودک بسراید.شاعر، مفاهیمی مانند کرامت انسانی، میهن‌دوستی، مهارت‌های زندگی، پایبندی به ارزش
دانلود آهنگ گرشا رضایی به نام دل ندارم
 
از موزیک منآهنگ گرشا رضایی به نام دل ندارم به همراه شعر و کیفیت عالی
 
ترانه : علی بحرینی ؛ موزیک : گرشا رضایی
 
 
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
 
 متن ترانه گرشا رضایی به نام دل ندارم
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
آنچنان از رحمت خداوند میگویند که نتیجه کلامشان انکار جهنم و عذاب میشود....
آری خداوند بسیار مهربان است حتی از پدرو مادر مهربان‌تر
ولی آنکس که در رحمت و مهربانی و محبت خداوند آنقدر افراط میکند که عذاب را منکر میشودجواب قربانیان اسید را چه میدهد؟
انسانهایی که تا عمر دارند باید تاوان ظلم از  حیوانات پست تری را بدهند و ثانیه ها را با رنج و درد تحمل کنند...
براستی خداوند اگر با آنکس که اسید
جمعه هایادامام مهربان آرامش است/بندگی حق درآن نیمه شبان آرامش است/گریه واشک وتوسل میرودتا عرش رب/برولی حق توجه هرمکان آرامش است/زمزم هرگریه ای در ربنای بندگی است/دلبری ازبهر مهدی عاشقان آرامش است/او ولی حضرت حق افتخارخلقت است/وصل برمولای عالم باامان آرامش است/ندبه های صبح جمعه باکمیل مرتضی/هردعا ویادمهدی دوستان آرامش است/درنمازجمعه ها هم نام اوگل میکند/هردفاع ازولایت بی گمان آرامش است/خطبه هاداردبصیرت بهرمهدی باوران/لشکری سوی شکست دشمن
میدونید زشت ترین قسمت زندگی من کجاست؟
 
اینکه من "حق ندارم عاشق بشم" و "عشق رو تجربه کنم"
 
من اجازه ندارم کسی رو دوست داشته باشم
 
اجاره ندارم واسه لذت بردنم انتخاب کنم
 
و همواره محکومم به اینکه در برابر خواسته های خانواده م سر تسلیم فرود بیارم
 
من بی اختیار ترینم
 
این ظالمانه ترین و وقیح ترین قسمت زندگی منه
سلام
دیروز قکر میکردم چقدر موضوع دارم که دربارشون بنویسم.
اصلا مدتهای مدیدی هست که وعده میدم به خودم یا حتی اینجا مینویسم که درباره ی فلان موضوع خواهم نوشت اما....
اما هیچی...
حتی دیروز داشتم متن مورد نظرم رو توی ذهنم مرتب و ویرایش میکردم اما...
یهو توی همون دستم select all  کردم و  دکمه ی  delete  رو زدم و تمام...
بعد فکر کردم، خب چرا؟؟؟
چرا نمینویسی؟
اول گفتم حوصله ندارم!
بعد گفتم مخاطب ندارم!
بعدش گفتم بهانه و انگیزه ندارم!
و فکر کردم که در گذشته هم همه
یه همکار داشتیم خیلی حضورش احساس می شد..همیشه توی آبدارخونه یه قابلمه روی بار داشت و بقیه رو مهمون می کرد شده با دو تا سیب زمینی آب پز...نزدیک شب یلدا تخمه و آجیل می فروخت ...سیب زمینی و پیاز می فروخت...حضورش فعال بود
با حضور فعالش سر از کاری که عرف زیاد خوشش نمیاد در آورده بود! رفته بود و زن دوم گرفته بود...اما هر چی در می آورد یا خرج زن اول می کرد یا خرج زن دوم یا باجناغ یا برادر زن یا بچه باجناغ ..... خودشم که بچه دار نشده بود!  با تمام زحمتهایی که می ک
می‌بوسمت به خواب در حضور خیالی‌ات
نظر می‌کنم به تو، به هیبت جلالی‌ات
دوست دارم که شبی به رویا باز ببینمت
مگر به آن سربکشم ز لعل شرابی‌ات
مگر تو چه داشتی که چنین مبتلا شده‌ام
منِ سنگ دل به عشقِ اضطرابی‌ات؟
نازنین من، تو بگو چه چاره کند 
دل دچار من به قطحی و محالی‌ات؟
مهربان، قرارمان این نبود، تو جر زدی!
که عاشق من و تو باشی و بی‌خیالی‌ات!
تو خود ببین چه کرده‌ای که به کِلک من
غزل می‌تراود و اشک ز جایِ خالی‌ات
الهه نوراللهی
آغاز همکاری جناب آقای حسن عمرانی کارشناس ارشد مشاوره خانواده و مشاور رسمی آموزش و پرورش و کارشناس مشاوره اداره ناحیه یک شهرری /زوج درمانگر / اختلالات جنسی و تعارضات زناشویی / مشاوره ازدواج / مشاور طلاق و.... با کلینیک روان مهربان 
جهت رزرو و هماهنگی برای وقت مشاوره با ایشان با شماره تلفن 021 -55926039 تماس حاصل فرمایید .
واقعیت اینه که من آدم قشنگی نیستم. حرفها و حرکات و تفکر قشنگی ندارم، من یه آدم معمولی‌ام که هیچی ندارم منتها از ادا درآوردن هم حالم بهم می‌خوره. من میان‌مایه و متوسط الحال و حتی پایین تر از این حرف‌هام و تو ۳۵ سالگی توان ادا درآوردن واسه یه پسربچه‌ رو ندارم که خوشی و موسیقی و پیانو و ورزش و و و زده زیر دلش و داره ادای غمگینا رو در میاره معیارمم اینه که اگه غمگین واقعی بود دنبال غمگینا نمی‌گشت ... حالا ... قضاوتم اینه فعلا... و من نمی‌خوام تو ۳۵
زندگی الا کلنگ اع
حالم از کلمه «زندگی» بهم میخوره 
زندگی یهو میبرتت بالا توی اوج 
یهو میارتت پایین و جوری میکوبتت زمین ک تا فیها خالدون ات درد میگیره
یروزی اونقدر عشقه و خوب ک دوست داری عمر جاودانه داشته باشی
یروز اونقدر حال بهم زن ک دوس داری همین ثانیه نه ثانیه بعدی تموم شه 
خیلی کثیف و چرکو اع زندگی
زندگی یه هاله ی مشکی و تاریک و کثیف و چرکو اع 
دوسش ندارم 
خیلی بد اع
مزخرف اع
خودشو دوس ندارم
ادماشو دوس ندارم
پول رو دوس ندارم
پول باعث شده اد
خب آدم جایی می نویسه که مخاطب داشته باشه؛ یعنی معمولا اینطوریه. البته ممکنه کسی بگه که من خودم مخاطبامو میسازم؛ من به همچین کسی تبریک می گم، پشتکار خوبی داره!
من همچین پشتکاری ندارم؛ جایی که مخاطب نباشه مثل اغلب آدما حوصله نوشتن و حرف زدن ندارم؛ دیوونه نیستم که بلند بلند فکر کنم!
تنها چیزی که می تونه منو ترغیب به نوشتن کنه اشتباه بودن این گزاره است که توی بلاگ مخاطب ندارم.
آبروی ایران، افتخار ایران، امید ایران، دلگرمی ایران، همانی که نامش مو به تن بیگانگان سیخ می کرد، همانی که برای سرش جایزه ها گذاشتند، همانی که مهربان بود و رحمدل اما در کنارش با ابهت و ترسناک، همانی که غرشش چونان شیران بود، همان بچه شیعه شیر پاک خورده، همان مرد میدان، همانی که دل مان به بودنش قرص بود، همانی که تا شب قبل بود، همانی که دیگر نیست، آه ... آه ... آه ... سردار جان! چه زود ما را تنها گذاشتی! چه زود پشت مان را خم کردی! با جای خالی شما چه کنیم
بسم الله
به گمانم حال بدم برای کتابهایی است که مدت هاست نخوانده ام. حدودا یک ماه
کتاب های الکترونیکی را دوست ندارم.
کتابخانه هایی که عضو هستم کتابهای مورد علاقه ام را ندارند.
و بعلت گرانی کتاب و مابقی وسایل بیشمار کارم، امکان خرید همه کتابهایم را ندارم.
و افسرده ام از کتاب هایی که نخوانده ام .
روزهای کشدار و گرم تابستان طعم گس ی دارد . و همینطور طعم تنهایی
پایان نامه نیمه کاره ای که اصلا حوصله تکمیل کردنش را ندارم.
شده هزارتا برنامه تو ذهنتون باشه و ندونید از کجا باید شروع کنید؟
هیچ جایی از خودم تو خونه ندارم برا همین سریع حواسم پرت میشه...
دلم میخواد حداقل یه اتاق داشته باشم که ندارم
از کجا شروع کنم؟
من حتی تو خوابگاه هم نمیتونم تنها باشم...
دلم میخواد یه جا باشه که مال خودم باشه
25 سالمه و هیچ جایی برای خودم ندارم حتی یه تخت یا یه کمد یا ی چیزی که بشه بری داخلش و از تمام آدمای دنیا قایم بشی....
کاش نیومده بودم تهران. متنفرم از خودم به خاطرش. اصلا حالم خوب نیست حتی نمیتونم راجع بهش حرف بزنم. دلم میخواد بمیرم. من حتی عرضه ی مردنم ندارم. حتی مرگم برام اتفاق نمیفته. حتی لیاقت مرگم ندارم. از همه متنفرم. از خودم از دنیا. کاش امشب تموم بشه. اینجا مینویسم شاید فقط خالی شم. وگرنه جای دیگه ای. رو ندارم. نه جاییو دارم نه کسیو. 
دلم برایت تنگ شده. نمی خواهی بیایی پایین و بغلم کنی؟ محکم و طولانی. فقط خودم و خودت. مثل همه روزها، همه ساعت ها و همه لحظه ها. مثل همین الان که دارم از تو می نویسم. نزدیک تر بیا. نزدیک از «نزدیک تر از رگ گردن». نزدی تر بیا ای مهربان تر از من به خودم. ای کسی که من را به خودم مهربان کردی. محکم تر بغلم کن.
 
پ.ن: گاهی تو را کنار خود احساس میکنم / اما چقدر دلخوشی خوابها کم است
(محمدعلی بهمنی)
تاریخ دوباره تکرار میشه. اما این بار پست ها رو بی رحمانه دیلیت نمیکنم. نزدیک به سیصد تا پست رو دونه دونه به حالت پیش نویس درمیارم و په اولینش که میرسم، دست نگه میدارم. برای اینکه بدونم دو سه سال یک بار این اتفاق میوفته و من گرچه خوشحالم از اینکه خاطرات زیادی رو اینجا ثبت کردم، اما قدرت مرور همه ش رو ندارم. قدرت مرورش رو ندارم و الان دیگه دل پاک کردنش رو هم ندارم. و آره من همونم که یک روزی وبلاگ بروکلیِ آب پز رو، چند سال بعد ترمه طلا و چند سال بعد ن
الان یک ماه بیشتره کرونا اومده
عید نتونستم برم تهران
دلم خیلی تنگ شده برای مامانم اینا
هرروز بیشتر روزمرگی با خودش منو غرق می کنه
بیشتر آشپزی، سریال دیدن و کتاب خوندن
جدیدا دو تا کتاب گرفتم که بخونم ولی حوصله شروعشو ندارم
امروز بعد از کلی وخت حمام رو درست کردیم، کفش آب میداد به راهرو. مجبور شدیم کل کاشی ها رو عوض کنیم.
یه دار قالی خریدم ولی مدتهاست داره خاک می خوره، دیگه علاقه ای بهش ندارم
علاقه ای به هیچ چیز ندارم.:(
کوچه ها باریکن دکونا بستس
خونه ها تاریکن طاقا شکستس
از صدا افتاده تار و کمونچه
مرده می برن کوچه به کوچه
نگا کن مرده ها به مرده نمیرن
حتی به شمع جون سپرده نمیرن
شکل فانوسی اند که اگر خاموش شه
واسه نفت نیست هنو یه عالم نفت توشه
جماعت من دیگه حوصله ندارم
به خوب ، امید و از بد گله نداره
گرچه از دیگرون فاصله ندارم
کاری با کار این قافله ندارم

دانلود
یادم باشد که زیبایی‌های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی‌های بزرگ باشند.
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند، نه آن گونه که می‌خواهم باشند.
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم، که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی‌تواند مرا با خود آشتی دهد.
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم، چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی‌تواند با دیگران مهربان باشد.
عمری با حسرت و اندوه زیستن نه برای خود فایده‌ای د
به نام خداوند بخشنده و مهربان
قوی نبودن زبانم (هر چند دوست ندارم اینطور توصیف کنمش! میگم چرا...) به شدت هرچه تمام اعصابم رو بهم میریزه، کلی وقت ازم میگیره، تهش سر کلاسش قلبم میاد تو دهنم :/ و حس منگول بودن بهم دست میده.
 دوست ندارم بگم زبانم ضعیفه چون همونطور که گفتم کلاس زبان نرفتم و واقعا ضعیف نیست! این حرف نزدنم اعصابم رو خرد میکنه... فاک به این وضعیت، ینی تو همین شرایط فقط زبانم فوق قوی بود تقریبا میتونم بگم حالم خیلی بهتر بود! خیلی خیلی بهتر...
خط کش دستمه
بیا بیا هوپ
Just 30 cm
لطفا 
keep distance
ممنون
دوست ندارم جلوتر برم
جلوتر بیای
به آدما که نزدیک میشی گندش درمیاد
بهت که نزدیک میشن گندش را در میارن
با لایه های اول ات اوکی هستم
  
Just 2 mins not more
بهتره ندونی زیر نقاب خوشگلش چیه 
آره دوست ندارم نزدیکم بشی
نزدیکت هم نمیشم 
Respect my privacy

روح وحشی
+حوصله ی ارتباط نزدیک با دیگران را ندارم .
هر چی دورتر بهتر و safer
++مثل لاکپشت توو خودم قایم شدم
دیگه هیچکس دلمو نمیبره
تو دلیل سجده ی فرشتگان بر آدم بودی ... تو مهربانی و عدالت را در خُلق عظیم خویش زنده کردی و دل ها را از عشق و رحمت حق آکندی. تو اما که رفتی سامری ها طوفان فتنه ساختند و بت های جهل و نفاق را به پا داشتند. منبر چوبین تو را تخت سلطنت، خانه محقرت را کاخ های مجلل و استر بی جهازت را مرکب های راحت و تیزرو کردند. امت واحد را تکه تکه کردند و به جان هم انداختند. مکتب توحید را آیین تکفیر و بذر قهر را به جای دانه های مهر نشانیدند ...
ای فرستاده رحمت و ای بابای مهربا
تمایلی به آشنایی با آدم‌های جدید ندارمتمایل به رفت و آمد با نیمی از آدم‌هایی که می‌شناسم ندارمو هر روز سریع‌تر از قبل، آدم‌های محبوبم را از دست می‌دهم
دیشب دوستی سبزی برایم تمام شد و اندوه و بغض همراه ماه‌های بعدی استکاش روابط آدم بزرگ‌ها این‌قدر پیچیده نبود
امروز شنبه است. بیست و هشتم اردی بهشت 98. گمانم دوازدهمین روز از رمضان. آن چه که پوشیده نیست این است که حال خوبی ندارم. روح آرامی ندارم. وضع مطلوبی ندارم ... چرایش را نمی دانم. از هیچ چیز، مطلقا از هیچ چیز ِ خودم راضی نیستم. احساس می کنم برای هیچ چیز زندگی ام تلاش نکرده ام. بد جور با خودم وارد جنگ شده ام . زیان این جنگ هم بر هیچ کس مترتب نیست الا خودم .... 
باید تمام کنم. 
باید شروع کنم.

تمام نوشته های 96 و 97 را برداشتم. این جا گزارش ِ حال و روز خودم را به
تو تاریکی شب نشستیم زل زدیم به چراغ های کوچک ..به خانه های پر نور شهر ..گفتم چی میشد یکی از این خونه ها مال ما بود ‌..دلمون خوش بود....
دلم اون شب به بودنت خوش بود هرچند که می دونستم رفتنی ،رفتنی است.
دلم گرفته است حوصله نوشتن ندارم .احساس امنیت ندارم ....
یار مهربان ۲۹۵ | آشنای آسمان
 
 
 
 
یار مهربان ۲۹۴ | مسئولیت و سازندگی
 

 
 
یار مهربان ۲۹۲ | قدم عاشقی

 
 
 
 

 
 
یار مهربان۲۹۰ | سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد
 
 
یار مهربان ۲۸۸ | خوشه‌های خشم

 
یار مهربان ۲۸۶ | پدر، عشق و پسر

 
 

 
 
یار مهربان ۲۸۴ | باغ طوطی
 

 
 

 
 
یار مهربان ۲۸۲ | در کمین گل سرخ
 

 
 
 

 
 
یار مهربان ۱۸۰ | ظهور و سقوط سلطنت پهلوی
 

 
 

 
 
یار مهربان ۲۷۸ | اقیانوس مشرق
 

 
 

 
 
یار مهربان ۲۷۶ | به سپیدی یک رؤیا
با گذشت ۲-۳ هفته از اون دعوا و فشار عصبی هنوز نمیتونم بخوابم و هرشب خواب دعوا و قتل و... میبینم . هنوزم دلم باهاش صاف نیست و دوست ندارم باهاش حرف بزنم حتی یک مقدار پول دارم میخوام با کمکش لپ تاپ بخرم ولی تو ذهنم کلا قیدش زدم چون نمیخوام باهاش حرفی بزنم . به جز سلام ذاتا هیچ حرف دیگه ای باهاش ندارم . دلم میخواد یا این زندگی تموم شه یا عمر من . چون واقعا درعذابم دیگه تحمل دعوا ندارم ... حالم خوش نیست :( 
من به دل دیوونم یاد دادمنترسه از تنهاییمن سی سال تنها بودممنو نترسون از تنهاییتو منو دوسم نداشتی آخر یه شب منو تنهام گذاشتیتو ناز کردی من منت کشیدم برای آشتیمن که جز تو کسیو ندارم ولی چرا تورم ندارمچرا تورم ندارم چرا تورم ندارم ...چه کاری با من نبودنت کرد چی مونده از تو به جز یه سردردتو کردی بهم پشت ببین دلم رو زد کشتغم تو بسه برام برای هفت پشت ...من وانمود کردم دردم نیومد اما درد پیرم کردبه چشماش چند روز خیرم کرد بعد رفت تحقیرم کردتو منو دوسم ن
جوری اعصابم از دستشون خورده که ... 
دیگه واقعا طاقت باهاشون زندگی کردن رو ندارم ....
من که سه ساله قرنطینم ، اما دلم به همون چندساعت از روز که اینا سرکار بودن خوش بود ...
الان با این وضع قرنطینه و همش تو خونه بودنشون دیگه تحمل ندارم ...
منفورترین حرفی که میتونن بهم بزنن اینه که تو پزشکی قبول شی گیر نمیدیم بهت ،این کارو میکنیم ،اون کارو میکنیم و... 
من یه منطقی دارم .... دوست ندارم کسی رو که تو غم هام شریک نبوده تو شادی هام شریک کنم....
الان که فکر میکنم به
توان جنگیدن ندارم دیگر خدا رو شکر...
پشت  تلفن خانم فلانی نشسته است به تشریح ماجراها... که حرفش را به من ثابت کند ...
و من هیچ حرفی برای گفتن ندارم... تک جمله می‌گویم.. گاهی می‌خندم و تمام...
حتی غمم نمی‌شود از این اتفاقات... 
این اتفاق خوبیست...
 
توقف ؛ تنها چیزیه که میخوام دقیقا .
اما حال متوقف کردنش را ندارم !
روح وحشی
+شایدم جرئتش را .
نمیدونم . دلیلش هر چی هست امید به بهبود اوضاع نیست ...
++حال و حوصله ی خودم را هم ندارم . چه برسه به دیگرانی که هیچ ربطی به هم نداریم .
ممنون که میفهمید .
درد دل ما به درد هیچ کس نمیخوره واسه این میام اینجا...
راستش اهل درد دل کردن هم نیستم  شاید به همین خاطره ک به کسی چیزی نمیگم جز روزمرگی ها هوا خوب شده ها اخ اخ دیدی چقدر وسایل گرون شده .گوشت رو دیدی قیمتش چقد زیاد شد .اخی  چقدر زمونه ی بدی شده .خسته شدم از شب وروز های تکراری از زندگی بی هدف ازبی برنامگی از بی ایمانی جدی از این اخری بیشتر خسته شدم من مسلمانم اما ایمانم ...ایمان ندارم جدی میگم ازخودم بیزارم که چی بشه دارم زندگی میکنم و بی برنامه جلو
جشن فارغ‌التحصیلی می‌تواند یکی از قشنگ ترین مراسم‌های تحصیلی باشد به همراه احساسات خوشایند زیاد؛ من هم همین را تصور می‌کردم اما هر روزی که به تاریخ موعود نزدیک می‌شوم، حجم اعصاب خوردی و احساسات بدم شدیدتر می‌شود.
جشن فارغ‌التحصیلی را دوست ندارم چون هم کلاسی‌ها با رفتارهای رئیس‌مابانه احساس بدی به من منتقل می‌کنند و احساس ناراحتی می‌کنم.
جشن فارغ‌التحصیلی را دوست ندارم چون با رویاهایم خیلی متفاوت است، همراهی نیست تا کنارم باشد و م
اولین پستم با عنوان آبنبات چوبی خدا بود، با کلی حس و حال قشنگ نوشتمش! هیچوقت فکر نمیکردم با نباتِ خدا تا این اندازه بزرگ شوم، من از نبات خیلی چیزها یاد گرفتم، یاد گرفتم دیگران را همانطور که هستند بپذیرم، برایشان آرزوهای خوب و قشنگ کنم، دوستشان بدارم و به آن ها عشق بورزم، نبات به من یاد داد، تحت هر شرایطی صبور و مهربان باشم، بابت روزهای قشنگم سپاسگزار باشم و در روزهای سختم امیدوار! ممنونم نبات، بابت تمام روزهای قشنگی که در کنارت گذراندم :)
راس
هادی از قدیمی ترین دوستان بلاگستان است. هر چند که دیگر وب نویسی نمیکند ولی اگر دست به قلم شود غوغا می کند. مهندس است و اهل کرمان‌. قاری قرآن است و معلم قرآن. از آن دست دوستانی که با هر بار مصاحبت با او کلی مطلب یاد میگیری و به قول خودشان مستفیض میشوی
بسیار مهربان است و شوخ طبع. خونگرم و مهمان نواز. فروتن و متواضع. اینها را گفتم که بگویم هادی به جرگه ی متاهلین پیوست و بسیار برایش خوشحالم و از صمیم قلب برایش عاقبت بخیری آرزومندم. عروس خانم را دیده ا
بک گراند گوشیم را سیاه کرده ام. پدر می گوید اینطوری شارژ کمتر مصرف می شود. می گویم تاب دیدن آبی آسمانی ندارم. قاب تیره ندارم وگرنه بی درنگ قاب آبیم را دور می انداختم. تی شرتم را سرمه ای انتخاب کرده ام. تیتراژ تئاتر مسلم توی گوشم پلی می شود. «الی مَتی اَحارُ فیک»
اونور گفتم بزا اینور هم بگم
البت ن با این شرح
 
در مورد موضوعی ک کنترلی بر اون ندارم 
و فی الواقع اختیاری ندارم
نمی تونم خوب کار کنم
ب عبارتی نمی تونم بدون تخلف کار کنم
الان هم ک دیگه نوبرش بود
تو کل عمرم تخلف داشتم
ولی امروز چیز دیگری بود
-______-
دارم از استرس دفاع خفه میشم و همچنان ذهنم درگیر مح و شکستی هست که در مقابلش خوردم و یا طعم درست ناچشیده‌اش یا هرچی!
حال و روز خوبی ندارم، ذهنم پرت مح میشه مدام و غمی الکی گلومو می‌گیره. نمی‌دونم حتی حال اینجا نوشتن و از خودم نوشتن رو هم ندارم 
کتاب امیر مهربان : روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)
 
کتاب امیر مهربان
معرفی:
روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)این کتاب با بیان داستان هایی ایشان را به کودک معرفی می‌کند.در این داستان ها به عدالت، جوانمردی و مهربانی حضرت اشاره دارد…خواندن این کتاب را به تمام شیعیان امیرالمؤمنین توصیه می‌کنیم.
بریده کتاب(۱):
قاضی به امام گفت: آیا دلیلی داری که حرفت را ثابت کند؟امام فرمود: نه‌قاضی گفت:
امام حسن مهربان سلام
این نوشته ایست از علی اصغر که چندین سده بعد از شما به این دنیا رسیده
چند شب پیش سالروز تولد شما بود. همین
میخواهم در مورد همین "همین" بنویسم
جرقه ی این حرفها وقتی زده شد که یک توئییت خواندم، که میگفت کسی سال گذشته در روز میلاد شما از بی عائلگی دلگیر بوده و دوستش به او میگوید که بیاید و از شما بخواهد تا شما از خدا برایش بخواهید و حالا امسال همسری دارد و فرزندی در راه...
چی شد دقیقن که از زندگی من کمرنگ شدید؟ چی شد که اهل توسل نی
مهربان اربابمون.... ب همه دلسوزها ب همه آگاه ها ب همه داناها ب همه با تجربه ها ب همه بزرگ تر ها ب همه دوستان ب همه دشمنان بگین که مادرتون ب ما نظر و نگاه ویژه داشته و داره.. بگین که خود شما ب ما نظر و نگاه ویژه داشتین و دارین.. بگین که ما حق همیم و ب ما ظلم کردن تو لباس دینداریشون ب ما خیانت کردن با مذهبشون ما رو آزار دادن و میدن با اسم خدا واسه ما تعیین سرنوشت کردن اما فقط و فقط ب فکر منافع خودشون بودن و هستند... ما همین ایمانی که برامون باقی مو
چون ڪه جدا از تو سر و سامان ندارم
در دینِ من قبله دو چشم عاشق توست
ڪفر است اگر این عشق،،، من ایمان ندارم
#مجتبی_خوش_زبان••࿐
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
جواب منفی شد
انفولانزاس
شانس ندارم که
بابام برگش بهم گف تو خودت کرونایی داری منو دق میدی تو خونه بد بیاد بگیریش؟
اصن با چه اجازه ای قبل خاستگاری؟
خلاصع همه چی مث قبل شد
دیرو هرچی میخواستم هنوز نگفته جلو روم بود
وای که کلی حال داد
اصن من کرونا میخوااام
دانلود اهنگ جدید مهدی احمدوند + متن اهنگ به نام جنون با کیفیت ۱۲۸ 
متن آهنگ جنون از مهدی احمدوند
♭♬من به دل دیوونم یاد دادم نترسه از تنهاییمن سی سال تنها بودم منو نترسون از تنهایی♭♬تو منو دوسم نداشتی آخر یه شب منو تنهام گذاشتیتو ناز کردی من منت کشیدم برای آشتی♭♬من که جز تو کسیو ندارم ولی چرا تورم ندارمچرا تورم ندارم چرا تورم ندارم  ...♭♬چه کاری با من نبودنت کرد چی مونده از تو به جز یه سردرد♭♬تو کردی بهم پشت ببین دلم رو زد کشتغم تو بسه بر
یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشندیادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشندیادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرمکه من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهدیادم باشد که خودم با خودم مهربان باشمچرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *عمری با حسرت و انده زیستن نه برای خو
مهربان ترین قلبم... دلم خیلی برایت تنگ شده. صبح که بیدار شدم یادت در ذهنم آمد. فکر کردم امروز بعدازظهر هم صدای قشنگت را خواهم شنید و یادآوری این فکر لبخندی روی صورتم انداخت.... گوشی را برداشتم دیدم پری.سا پیام داده. حالم را پرسیده حال تو را پرسیده...پری.سا یکی از دوستانت که حالا دوست من هم شده سراغ تو را از من میگیرد. میگویم خوب است. جایش اینطور که میگوید راحت است. میگویم دلتنگت شده ام بارها. ازش میپرسم تو چیکار کردی آن روزها ها را. میگوید خاطره میشو
 
ســــــــــــــــــــــــــلام...
ما اومدیم با یه خبر خفن انگیزناک!!! بله بزودی نمایشگاه‌های زنجیره‌ای یار مهربان رو تو دانشکده‌ها و خوابگاه‌های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی خواهیم داشت.... منتظر خبرهای خیلی خیلی خفن‌تر باشید اینا که چیزی نیست ✌مژده هم بدیم به پرستارا و هوشبرا و ماماهای دانشگاه که اولین حلقه زنجیر این نمایشگاه‌های زنجیره‌ای ما هستن.... مثل همیشه منتظر شگفتی هستیم از استقبالتون .... منتظر اخبار تکمیلی باشین✌
 
#کتاب #
الهی و سیدی و مولای
من آدم خوبی نیستم
من اصلا کسی نیستم
اندوخته ای ندارم
الهی
تو خود شاهدی
که از بلای موجود هیچ شکایتی ندارم
جز آنکه از نعمت حضور در جمع بندگان خالصت
که نگاه در چهره هایشان محبوبم را به خاطرم می آورد محروم شده ام
و توفیق حضور در هیئت را از دست داده ام.
مولای من
در این شبها از هیچ چیز جز دلتنگی بر امام زمانم (عج) شکابت ندارم
گناهکارم
چشمانم آلوده به گناه و اعمالم پر از سیاهیست
اما چه کنم؟!
با محبت حسین(ع) 
با دلتنگی بر امامم؟!
ای محب
تمام روزو خواب بودم. چرا؟؟؟ نمیدونم فقط خوابیدم و واقعا هم خوابم برد. باورت میشه؟ زبان هیچ کاری نکردم حوصله اش رو هم ندارم که کار کنم فردا برم الا مخوام تا ابد بخوابم مگه چی میشه :((( آسمون که زمین نمیاد. اما اینا همش حرفه. یجور دیوونگی دارم دلم میخواد این روزا تموم بشه. فقط تموم بشه. فردا نمیدونم برم نرم حوصله ندارم حوصله هیچیو ندارم :(( فقط میخوام بخوابم نفهمم هیچیو نفهمم اما تا کی میشه فرار کرد. کاش زودتر درست بشه همه چی. 

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها